هیئت استشهادیون حضرت علی اصغر مشگین دشت
|
|
خواب بودم به دلم هجمه ای از غم آمد ،کرد بیدار مرا گفت محرم آمد باز توفیق عزای تشنه لبان روزی شد،بازهم روی سرمان سایه ی پرچم آمد آمد محرم ودر میخانه باز شد.... خدا رو شکر که رخصت دیدن این سیاهی ها به ما هم داده شد ان شاءالله حسینی واقعی شویم محرم آمد ... کاروان هم در راه کربلاست،سریع ترین و وسیع ترین کشتی عالم ، در راه استــــ...
امسال محرمت را با برائت از یزیدیان زمان شروع میکنیم همانانی که چشم دیدن حسینی های زمان را ندارند، کسانی که لحظه ای برای ضربه زدن به این پرچم کم نگذاشتند [ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/8/14 ] [ 10:33 صبح ] [ یاعلی اصغر ]
| |